هشت سال دفاع مقدس، آزمونی بزرگ برای اثبات قدرت ایمان، حقانیت و پایداری پیروز ملت ایران است. روزهای حساس و سرنوشت ساز دفاع مقدس، سرشار از حماسه آفرینی ها و سلحشوری های بهترین و دلاورترین فرزندان این امت است. دفاع مقدس یکی از مهم ترین مولفه های عینی است که مفهوم عینی - عملی مقاومت را شکل داده است. نظام جمهوری اسلامی زمانی توانست قدرت غالب عراق صدام را از بین ببرد که «مقاومت» را به عنوان مدل عملی سیاست ورزی خود تعریف کرد. اگر تمام جنگ تحمیلی در یک خرده گفتمان خلاصه شود، آن خرده گفتمان «مقاومت» است. هفته دفاع مقدس گرامی باد.
هفته دفاع مقدس
وقتی در تیرماه سال 1358 صدام حسین پس از برکناری حسن البکر رئیس جمهور عراق شد وی تحت تأثیر استکبار جهانی در همین سال به بهانه های واهی 84 بار مرزهای ایران اسلامی را مورد تعرّض قرار می دهد. در اوّلین تعرض، نیروهای بعثی عراق به دو دهکده در سردشت یورش برده و شش نفر را به قتل رساندند. پس از تسخیر لانه جاسوسی، در آبان ماه 1358 نیروهای عراقی پاسگاه های مرزی ایران در پیشگان، تلخاب و کانی شیخ را مورد حمله قرار دادند. هم چنین در تیرماه سال 1359 آشکار شد که دولت عراق مشوّق یک توطئه کودتای نظامی به رهبری شاپور بختیار بوده است. علاوه بر این دولت عراق به منظور وارد ساختن فشار بیشتر به ایران دست به اخراج دسته جمعی ایرانیان مقیم آن کشور زد. هم چنین بررسی ها نشان می دهد که در شش ماه اول سال 1359، نیروهای عراق حدود 552 بار به مرزهای مقدس جمهوری اسلامی تجاوز کردند.
دولت عراق در 26 شهریورماه 1359، عهدنامه مرزی 1975 الجزایر را به طور یک جانبه لغو کرد و پنج روز بعد از آن، یعنی در 31 شهریورماه 1359، پس از کسب موافقت واشنگتن تهاجم گسترده ای را از طریق زمین و هوا و دریا به خاک مقدّس جمهوری اسلامی ایران آغاز نمود. در این روز صدام در مقابل دوربین های تلویزیونی جهان قرارداد 1975 را مغرورانه پاره کرد و با توطئه ای مشترک و از پیش برنامه ریزی شده به جنگ با ایران برخاست.
جنگ عراق علیه ایران 2887 روز به طول انجامید که طی آن هزار روز نبرد فعال صورت گرفت که 793 روز حمله از سوی نیروهای ایرانی و 207 روز از سوی ارتش متجاوز عراق بوده است. در طول جنگ شمار381 هزار و 680 نفر از نیروهای دشمن کشته یا زخمی شدند و 72 هزار نفر به اسارت نیروهای ایران در آمدند. در این 8 سال 371 فروند هواپیما و 82 فروند هلی کوپتر دشمن منهدم شد.1700دستگاه تانک و نفربر،480 قبضه توپ و سه هزار و 363 دستگاه خودرو نظامی به غنیمت ایران در آمد و 5758 دستگاه تانک و نفربر،532 قبضه توپ و 5152 دستگاه خودرو نظامی دشمن منهدم شد. جانفشانی نیروهای ایران سبب شد تا ذخایر ارزی عراق که در ابتدای جنگ حدود30 میلیارد دلار بود، پس از شکست آنها در عملیات آزاد سازی خرمشهر به صفر برسد و پس از پایان جنگ این کشور بیش از 70 میلیارد دلار بدهی داشته باشد.
بازخوانی یک جنایت
قبل از جنگ جهانی اول، در سال 1763 میلادی آمریکایی ها سلاح شیمیایی را علیه سرخپوستان که صاحبان اصلی سرزمین آمریکا بودند به کار گرفتند.
در جنگ جهانی اول در سال 1915 میلادی سلاح شیمیایی از سوی نیروهای آلمانی به کار گرفته شد و سپس دیگر کشورها استفاده از آن را در برنامه های جنگی خود گنجاندند. پس از جنگ جهانی دوم، انگلیسی ها درسال 1951 میلادی از ماده «فتیوتوکسین» در مالایا علیه استقلال طلبان این سرزمین استفاده کردند. آمریکا در جنگ ویتنام، کامبوج و لائوس، مواد شیمیایی و میکروبی را به کار برد.
در سال 1975، ویتنامی ها مواد شیمیایی را در کامبوج علیه خمرهای سرخ به کار بردند. در سال 1979، ارتش شوروی (سابق)، در اشغال افغانستان از این گونه سلاح ها استفاده کرد. رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی در 8 مارس 1983 میلادی از یک نوع ماده سمی علیه نیروهای سواپو در نامیبیا بهره گرفت.
رژیم بعث عراق، در طول جنگ تحمیلی به طور مکرر علیه رزمندگان اسلام از انواع سلاح های شیمیایی استفاده کرد.
اولین تلاش ها برای اعمال ممنوعیت استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک در اعلامیه های 1868 سن پترزبورگ، 1874 بروکسل و 1898 لاهه نمایان شد. امّا هیچ کدام از آنها به تنظیم یک معاهده بین المللی نینجامید. در نتیجه کوشش های فراوان، سرانجام در سال 1907، یک معاهده بین المللی که از نظر حقوقی تعهدآور بود، تنظیم شد. با شروع جنگ جهانی اول، کنوانسیون 1907 لاهه نتوانست از وقوع جنگ شیمیایی ممانعت کند.
کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی کشورها را به امضای پروتکل 17 ژوئن 1925 ژنو درباره منع کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک وادار کرد. اما این پروتکل، توسعه تولید یا ذخیره سازی جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک را منع نکرد.
در 16 دسامبر 1917، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه منع، توسعه، تولید و انباشت جنگ افزارهای میکروبی و سمی و نابودسازی آنها را تصویب کرد. در 11 نوامبر 1987، سازمان ملل قطعنامه ای در مورد جنگ افزارهای شیمیایی به تصویب رساند.
کنوانسیون منع جنگ افزارهای شیمیایی
این کنوانسیون دارای یک مقدمه، 24 ماده و 3 متن پیوست است و دبیرکل سازمان ملل دبیر این کنوانسیون است. تهیه و تنظیم فنی کنوانسیون مزبور قریب 24 سال به درازا انجامید و مذاکرات تدوین آن در ماه ژوئن 1993 در کنفرانس خلع سلاح پایان پذیرفت. سپس طی قطع نامه ای در اجلاس 47 مجمع عمومی سازمان ملل به اتفاق آرا به تصویب رسید.
چگونگی کسب توانایی عراق در زمینه جنگ افزارهای شیمیایی
عراق در سال 1980 با انتقال مقادیری از عوامل شیمیایی و مواد اولیه مربوطه از ذخایر شوروی سابق و همچنین خرید تجهیزات ویژه از کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا برای نیل به تولید مستقل جنگ افزارهای شیمیایی اقدام کرد. در سال 1982، با کمپانی «درای رایخ» آلمان که تامین کننده وسایل فنی شیمیایی است، قراردادی منعقد کرد و جهت تولید عوامل اعصاب به خرید مواد شیمیایی از منابع غربی از جمله آمریکا اقدام کرد. یکی از مقام های برجسته پنتاگون می گوید: «ما می دانیم که کار خانه های آلمان غربی عراق را در تولید جنگ افزارهای شیمیایی یاری می کنند، یکی از آنها نقش برجسته ای در این امر دارد و هنوز هم در عراق به کار خود ادامه می دهد.»
عراق با خرید مواد شیمیایی از آمریکا، آلمان غربی، هلند و کمک کارشناسان موفق شد چند تن گاز اعصاب در هر هفته تولید کند.
توانایی شیمیایی عراق در جنگ تحمیلی
عراق در 31 شهریور 1359، تهاجم سراسری خود را از سه جبهه آغاز کرد. مرکز ثقل این تهاجم جبهه جنوب است. در آن زمان ارتش عراق، دارای مشخصات توانایی تهاجمی جنگ افزارهای شیمیایی به شرح زیر بود:
1- توانایی حفاظتی و رفع آلودگی، وسایل حفاظتی انفرادی یگانی برای کلیه پرسنل در داخل خودروهای زرهی، وجود گروهان شیمیایی و رفع آلودگی در لشگرهای رزمی.
2- داشتن مناسبات تجاری با غرب از جمله انگلستان، آمریکا، آلمان غربی به منظور خرید مواد شیمیایی و تجهیزات حفاظتی مورد لزوم، جهت نیل به خودکفایی در زمینه ساخت جنگ افزارهای شیمیایی.
3- در اختیار داشتن انواع سیستم های پرتاب مهمات شیمیایی از جمله هواپیماهای دورپرواز، توپخانه، راکت های سطح به سطح و موشک ها.
کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی توسط عراق
در اوایل جنگ تحمیلی، در منطقه شلمچه رژیم عراق برای اولین بار به طور محدود اقدام به استفاده از سلاح شیمیایی کرد و برای دومین بار در منطقه میمک تکرار شد.
عراقی ها از آذر سال 1361، به طور پراکنده از عوامل شیمیایی کشنده استفاده کردند، ابتدا مقدار محدودی از «سولفورموستارد» (عامل تاول زا) را به منظور در هم شکستن سازمان رزمی رزمندگان ایران در تک های شبانه مورد استفاده قرار دادند.
در سال 1362، عراق به کار برد جنگ افزارهای شیمیایی در پیرانشهر و حوالی پنجوین مبادرت ورزید. ایران حادثه پنجوین را «جنایت جنگی» نامید و مجرومین جنگ شیمیایی به بیمارستان های تهران اعزام شدند. در اواخر 1363، عراق به دو علت از کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی موقتاً منصرف شد.
1. در رابطه با اعتراض های قبلی اروپا.
2. علنی شدن ابعاد گسترده کاربرد این جنگ افزارها در جنگ با ایران.
استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی در بُعد وسیع توسط عراق از اوایل زمستان 1364 که رزمندگان ایران توانستند شهر (فاو) را تصرف نمایند، مجدداً آغاز شد.
در اوایل سال 1366 عراق بار دیگر از جنگ افزارهای شیمیایی به طور انبوه در جبهه مرکزی سومار استفاده کرد. پس از عملیات والفجر 8، نیروهای عراقی به طرز بی سابقه ای از مواد سمی شیمیایی استفاده کردند. حدود 7000 گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی علیه مواضع نیروهای ایران شلیک شد.
در طول 20 روز هواپیماهای عراقی بیش از هزار بمب شیمیایی در صحنه عملیات فرو ریختند و متجاوز از 30 تهاجم شیمیایی علیه هدف های غیرنظامی در ایران انجام شد.
بمباران شیمیایی شهر سردشت توسط عراق در هفتم تیر 1366 فجیع ترین و وحشتناک ترین تهاجم از این نوع بود که سبب کشته و مجروح شدن عده بسیاری از مردم غیرنظامی شد.
جمهوری اسلامی ایران شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هسته ای هیروشیما نامید.
وحشیانه ترین مورد استفاده در اسفند 1366، در حلبچه بوده است که وسیع ترین مورداستفاده از جنگ افزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول تاکنون به شمار می رود که حداقل 5000 تن از مردم کُرد و مسلمان این شهر را کشته و 7000 تن دیگر را مجروح کرد. فاجعه ای که در حلبچه رخ داد، بدون شک با فجایعی همچون بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن به دست آمریکا، قابل مقایسه است.
به کارگیری سلاح های شیمیایی از سوی عراق، در حالی صورت می گرفت که این کشور جزو 120 کشور امضاکننده پروتکل ژنو راجع به منع استفاده از سلاح های سمی، خفه کننده و ترکیبات باکتریولوژیک قرار داشت. پروتکل 1925 ژنو که طی قطعنامه 2161 (21) B سازمان ملل متحد مجدداً به تصویب رسیده است، صراحتاً استعمال سلاح های شیمیایی را منع می کند. قسمت هایی از پروتکل 1925 ژنو به شرح زیر است:
امضا کنندگان تام الاختیار زیر به نام دولت های خود اعلام می دارند. «نظر به این که در موقع جنگ، استعمال گازهای خفه کننده و مسموم یا امثال آنها و همچنین هر قسم مایعات و مواد یا عملیات شبیه به آن حقاً مورد تنفر افکار عمومی دنیای متمدن است، دول متعاهد تقبل می کنند ممنوعیت استعمال گازهای خفه کننده و مسموم شبیه آن را به موجب این اعلامیه به رسمیت شناخته و همچنین تعهد می نمایند که ممنوعیت مزبور را شامل وسایل جنگ میکروبی نیز دانسته و خود را ملزم به رعایت مدلول مراتب فوق بدانند. »
پروفسور «اوبن هندریکس» رئیس آزمایشگاه سم شناسی بیمارستان دانشگاه گان (فلاندر، در شمال غرب بلژیک اظهار می دارد: عراق از سه نوع گاز مختلف علیه حلبچه استفاده کرده است. وی تاکید کرد که نیروهای عراقی شهر حلبچه را در روزهای 17 و 18 مارس (27 و 28 اسفند 66) با گاز خردل (ایپریت)، گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان) و بالاخره با سیانوژن بمباران کرده اند.
وی افزود که این سه نوع سلاح به صورت مجزا ولی با فاصله ای کوتاه و به طوری که به صورت «یک کوکتل بسیار سمی» درآیند، مورد استفاده قرار گرفته اند.
بی بی سی رادیو دولتی انگلستان در 6/1/1367، گزارش داد: یک دکتر بلژیکی و یک دکتر هلندی از سازمان بهداشت بین المللی موسوم به پزشکان بدون مرز و یک متخصص مسایل شیمیایی به اتفاق آرا تایید کردند که در حلبچه و مناطق اطراف آن علیه مردم غیرنظامی از سلاح های شیمیایی استفاده شده است.
خبرگزاری فرانسه 12/1/1367 اعلام کرد: «حلبچه شهری از کردستان عراق که به تصرف ایران درآمده و طی روزهای 27 و 28 اسفند ماه توسط عراق بمباران شیمیایی شده منجمد و ساکنان آن در خوابی عمیق فرورفته اند.
نیویورک تایمز آمریکا در 16/1/1367 نوشت: «این عمل از هر جهت و به هر مفهوم یک جنایت جنگی است که با انکارهای سست و رسمی عراق و عذر و بهانه های غیررسمی در مورد استفاده از یک سلاح ناجوانمردانه در آمیخته است.»
سرلشگر «رفیق السامرایی» رئیس پیشین استخبارات (اطلاعات) نظامی عراق در مورد بمباران شیمیایی گفته است: «جنایتی که در حلبچه اتفاق افتاد و توسط 50 فروند جنگنده عراقی صورت گرفت، محموله هر یک از این جنگنده ها 4» بمب شیمیایی بود. این حمله به دستور صدام صورت گرفت. بمباران حلبچه به دلیل ناامیدی و یأسی بود که در صدام به وجود آمده بود. زیرا در تاریخ های 10 و 11 مارس 1988 ایرانی ها منطقه دربندیخان، حلبچه و مناطق اطراف آن را مورد تهاجم قرار داده و موفقیت هایی کسب کرده بودند. در این حملات گروه های کرد آنها را همراهی می کردند.
صدام تیپ و لشکرها را یکی پس از دیگری به مقابله بانیروهای ایران فرستاد تا مانع از پیشروی در عراق شوند، اما هیچ نتیجه ای در پی نداشت و خسارات فراوانی به نیروهای عراقی وارد شد در انتقام از این حمله، صدام دستور داد تا حملات شیمیایی گسترده ای را روی حلبچه انجام دهند. نظر استخبارات (اطلاعات) عراق کاملاً متفاوت بود.»
سازمان سیا به ما اطلاع داد که تعداد محدودی از واحدهای توپخانه ایران ازمحور شرق شط العرب به محور حلبچه در شمال انتقال یافته اند. ما با توجه به مسوولیتی که داشتیم صدام را از این امر با خبر ساختیم، بخش عظیمی از واحدهای توپخانه ایران از فاو عقب نشینی کردند.
تشکیلات ما برای مقابله با حمله ایران در حلبچه آماده شده، اما صدام با چنین فاجعه ای موافقت کرد. فرماندهانی که دستور صدام را مبنی بر بمباران شیمیایی حلبچه اجرا کردند، فرماندهان نیروی هوایی، سرلشکر حمید شعبان، معاون فرماندهی عملیات، سرلشکر ستاد سالم سلطان البصر و فرماندهان دیگر بودند.
اما خلبانان 50 نفر بودند و کاملاً اطلاع داشتند که هواپیمایشان حاوی بمب های شیمیایی است. صدام از سلاح های شیمیایی در مناطق دیگر عراق در شمال و جنوب این کشور استفاده کرده است. در طول قیام های سال 1991 از مواد شیمیایی خفیف بر روی مراقدالائمه در کربلا توسط هلیکوپتر استفاده کرده است. ایران در طول جنگ سلاح شیمیایی در اختیار نداشت.»
4769 پرواز سیاه بر شهرهای سپید
یکی از صحنه های دردناک و در عین حال نمونه بارز نقض حقوق بشر از سوی رژیم بعثی عراق، حمله های مکرر به مناطق مسکونی ایران است که «جنگ شهر ها» نامیده شده است. پس از ناکامی نظامی، سیاسی و روانی در جبهه های جنگ، سردمداران این رژیم با هدف کسب امتیازات و تحمیل شرایط خود به کشاندن جنگ به شهر ها و مناطق مسکونی مبادرت ورزیدند.
حمایت از غیرنظامیان در حملات مسلحانه، تفکیک اهداف نظامی از غیرنظامی و تلاش برای محدود ساختن صدمات ناشی از جنگ در مناطق غیرنظامی، اساس و مبنای تدوین مقررات و قوانین مربوط به حقوق جنگ است؛ اما دولت عراق به هیچ یک از هنجارهای بین المللی تن درنمی داد، حملات خود به شهر ها و مردم بی دفاع را افزایش داد. سازمان ها و نهادهای بین المللی نه تنها به محکوم کردن این نقض آشکار قوانین مبادرت نمی ورزیدند، بلکه با حمایت های پنهان و آشکار خود از رژیم بعث، زمینه را برای گسترش عملیات های غیرانسانی باز می گذاشتند.
در حالی که ایران برای تعیین سرنوشت جنگ، اجرای عملیات نظامی را دنبال می کرد. عراق برای مقابله با این وضع، حمله به جزیره خارک و مناطق غیرنظامی را برنامه ریزی کرده بود. در نتیجه، پس از فتح خرمشهر، عراق حمله به شهر ها را از سر گرفت و به موازات آن، حمله به خارک را آغاز کرد. حمله عراق به شهرها به ویژه حمله موشکی به دزفول و حمله خمپاره ای به شهر اهواز و دیگر مناطق مسکونی به صورت متناوب انجام می شد، ولی با آغاز عملیات رمضان، حمله به مناطق مسکونی و افراد غیرنظامی به شکل جدید و گسترده ای از سرگرفته شد. به عبارتی دیگر، حمله هوایی دشمن که در پی طراحی عملیات سرنوشت ساز رمضان و همچنین شکست دشمن در عملیات کربلای یک، دو و سه در تیر و شهریورماه افزایش یافته بود، ادامه پیدا کرد و همزمان و پس از آن در ماه های شهریور، مهر و آبان ماه 1365 مناطق صنعتی، کارگری، اقتصادی و نفتی و نیز شهر ها و مناطق مسکونی و مناطق عملیاتی زیر شدیدترین حمله های هوایی و بمباران ها قرار گرفتند.
عراق از این کار دو هدف را دنبال می کرد؛ یکی هدف کوتاه مدت که جلوگیری از اجرای عملیات سرنوشت ساز بود، دیگری هدف بلندمدت که انهدام منابع ارزی و درآمد کشور و همچنین به ستوه آوردن مردم و برانگیختن مخالفت آنان با جنگ و در نتیجه، تسلیم جمهوری اسلامی و پذیرش آتش بس به نحوی که مطلوب رژیم عراق باشد، بود.
افزایش حمله هوایی عراق و دسترسی به نقاطی که قبل از این در توان عراق نبود، علاوه بر این که به دلیل واگذاری تجهیزات و هواپیماهای پیشرفته ای بود که شوروی و فرانسه در اختیار عراق گذاشته بودند، مرهون همکاری کارشناسان آمریکایی بود.
ایران تا بهمن ماه 1362 از حمله به شهرهای عراق خودداری می کرد و جواب حملات ارتش عراق به شهرها را در جبهه ها می داد. ایران در چند نوبت اعلام کرد حمله به شهرها و روستا و مردم بی دفاع خلاف قوانین اسلامی و بین المللی است. ولی فرماندهان ارتش عراق کم ترین توجهی به هشدار های ایران که تمرکز جنگ در جبهه ها بود، نکردند و این باور را داشتند که ایران توانایی جنگ شهرها را ندارد.
در 22 بهمن ماه 1362 ارتش عراق با حمله موشکی به شهر قهرمان پرور دزفول صدها تن از هموطنان ما را به خاک و خون کشید. فرماندهان ایران به ساکنان هفت شهر عراق اعلام کردند شهرهای خود را خالی کنند و 24 ساعت بعد آتش توپخانه خود را روانه آن شهرها کردند.
صدام که انتظار چنین حمله بزرگی از سوی ایران را نداشت، دستور حمله به شهرهای ایلام، اسلام آباد غرب، گیلان غرب، مسجد سلیمان، اندیمشک، بهبهان و... را صادر کرد. وقتی فرماندهان ایران این شرایط را دیدند به مردم عراق اعلام کردند فقط شهرهای کربلا، نجف، کاظمین و سامرا امن هستند و از آن ها خواستند به شهرهای مذکور پناه ببرند. سربازان عراقی به دستور فرماندهان خود تلاش کردند مانع از خروج مردم از شهرهای غیرامن عراق شوند، ولی موفق نشدند. وقتی صدام مشاهده کرد شهر بصره و سایر شهرهای عراق در آتش قهر رزمندگان اسلام شعله ور است، با دروغ و نیرنگ اعلام کرد به خواستة رجوی، سرکرده گروهک منافقین، جنگ شهرها را قطع می کند.
بیشترین حملات عراقی ها در این مدت به کرمانشاه صورت گرفت. از جمله در حمله روز هفتم آبان ماه 1365 که کرمانشاه و اسلام آباد زیر آتش بمب، راکت و مسلسل هواپیماهای دشمن قرار گرفت، 120 شهید و 580 مجروح شدند. همچنین در این مدت تأسیسات نفتی خارک و نقاط مسکونی و صنعتی اصفهان، اراک، تهران، سردشت، خرم آباد، تبریز، لرستان، شیراز، آغاجاری، هفت تپه، گیلان غرب، آبادان، پتروشیمی بندرامام(ره)، راه آهن اندیمشک و سدهای دز و شهید عباس پور، مورد حمله های شدید هوایی دشمن قرار گرفتند.
دور جدید جنگ شهرها در اسفندماه 1363 آغاز شد؛ ارتش عراق وقتی از جبران شکست های خود در جبهه ها ناامید شده بود دوباره حمله موشکی و هوایی به شهرها و مناطق مسکونی و غیرنظامی را در دستور کار خود قرار داد. ایران نیز در مقابل اعلام کرد اگر عراق جنگ شهرها را متوقف نکند، بغداد را با موشک مورد حمله قرار خواهد داد. صدام و حامیانش این ادعای ایران را یک بلوف نظامی قلمداد کردند و به حملات کور خود با موشک های اهدایی اروپا علیه مردم کوچه و خیابان ادامه دادند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد با موشک های ساخت ایران بغداد را خواهد زد. اولین موشک شلیک شده توسط ایران، بانک هجده طبقه رافدین را در بغداد مورد هدف قرار داد. دومین موشک در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و حدود دویست نفر از فرماندهان عراقی را به هلاکت رساند. ادامه حملات موشکی ایران به بغداد باعث شد صدام از بغداد فرار کند و به سامرا، یکی از شهرهای امن که از سوی فرماندهان ایرانی اعلام شده بود، پناهنده شود.
عراقی ها از این حمله غافلگیر شدند، اما یک مقام بلندپایه عراق در مکالمه تلفنی با یک خبرنگار آمریکایی حمله موشکی ایران به بغداد را تکذیب کرد و گفت: «خرابکاران ایرانی یک بمب در داخل ساختمان بانک کار گذاشته بودند که به ساختمان آسیب رساند، ولی کسی را حتی مجروح نکرد.» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واشنگتن نیز گفت: ما چنین برداشت می کنیم که انفجار بغداد انفجاری داخلی بوده است و نه یک بمباران. مطبوعات کویت نوشتند: پرتاب موشک به بغداد یک ادعاست.
حمله موشکی ایران به شهرهای بغداد، بصره و العماره، هر چند محدود بود، اما موازنه جدیدی را در جنگ شهرها برقرار کرد که عراق آن را پیش بینی نمی کرد و به نظر می رسید ادامه آن وضع با طولانی شدن زمان و افزایش حجم حمله های ایران به شهرهای عراق، آن کشور را از حمله به شهرها باز خواهد داشت؛ در غیر این صورت، عراق باید عامل جدیدی در جنگ شهرها وارد معادله کند.
پس از این اقدام ایران(مقابله به مثل) دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در پیامی از دولت های ایران و عراق خواست تا از حمله به مناطق مسکونی در خاک یکدیگر خودداری کنند.
ایران برای سیاست خود مبنی بر خودداری از گسترش جنگ در مناطق غیرنظامی و برای رعایت حقوق انسان دوستانه، به تقاضای دبیرکل وقت پاسخ مثبت داد و رژیم عراق نیز بر اثر فشار افکار عمومی جهان در ظاهر موافقت خود را اعلام کرد و بدین ترتیب توافق«12ژوئن» 1984م (22 خرداد 1363) شکل گرفت.
به دنبال این توافق و بنابر تقاضای دبیرکل شورای امنیت سازمان ملل، قرار شد تا هیأت های ناظر آن سازمان برای نظارت بر اجرای مفاد این توافق در تهران و بغداد مستقر شوند. اما پس از مدتی، رژیم عراق با استناد به دلایل غیرمعقول بارها توافق 12 ژوئن را نادیده گرفت.
سازمان ملل متحد پس از اطلاع از این اقدام، هیأت ناظر خود مستقر در تهران را به بازدید از مناطق مورد حمله فرستاد و در گزارش خود به شورای امنیت این موارد را مورد تأیید قرار داد. اما رژیم عراق برای انحراف افکار عمومی و کاستن از فشارهای بین المللی به دروغ مدعی حمله های مشابه ایران به مناطق مسکونی آن کشور شد.
عراق، سیاست غیرانسانی حمله به مناطق مسکونی را به منظور وادار ساختن ایران به قبول شرایط تحمیلی آن کشور، همواره تکرار کرد. رژیم بعثی، در دی ماه 1365 برای چندمین بار جنگ شهرها را آغاز و حمله به مناطق مسکونی و غیر نظامی ایران را به وحشیانه ترین وجهی دنبال کرد که در پی آن، مدارس، دانشگاه ها، بیمارستان ها و... مورد حمله کور بمب و موشک قرار گرفتند و حتی اماکن مذهبی نیز مصون نماندند.
آخرین و حساس ترین جنگ شهرها، حمله موشکی عراق به تهران و شهرهای مرکزی ایران بود. در این اقدام از تاریخ دهم اسفندماه 1366 موشک باران تهران آغاز شد و تا یازدهم اردیبهشت ماه 1367 ادامه یافت.
عراق در این مدت، متجاوز از 170بار از موشک میانبرد استفاده کرد و تلفات جانی و آسیب های مالی زیادی را وارد کرد. در این مرحله نیز ایران بار دیگر برای توقف حمله های عراق به اقدام متقابل روی آورد و از موشک های میانبرد بر ضد آن کشور استفاده کرد.
مقابل به مثل یا اصل تقابل در تاریخ جنگ، همواره یکی از عوامل مؤثر ایران بود که دشمن را از حمله به مناطق مسکونی و مردم غیرنظامی بازداشته است. با وجود این، همواره خواستار اقدام بین المللی برای توقف حمله به مناطق مسکونی بود و در همه مراحل جنگ شهرها، بارها در مجامع بین المللی و همچنین در مراسم نمازجمعه تهران اعلام کرد که از حمله به شهرهای عراق به عنوان عمل متقابل اکراه داشته و از هرگونه تلاشی برای اجرای توافق 12 ژوئن حمایت می کند و در صورت خودداری عراق از انجام آن، از اقدام متقابل خودداری خواهد کرد.
البته عراق برای پایان دادن به جنگ شهرها، شروطی را مطرح کرد که بسیار نامربوط و متزلزل بودند و راه از سرگیری آن را برای خود باز می گذاشت. در شرایط پیشنهادی عراق برای پایان دادن به حمله ها، مسئله بمباران شهرها به همه جنگ مرتبط شده و هیچ گونه تمایزی بین این گونه اعمال غیرقانونی و غیرانسانی با اقدام دفاع مشروع در جبهه های نبرد، مشاهده نمی شد.
در شش ماه آغازین جنگ(1359) 413 بار به شهرهای ایران حمله شد. این تعداد حملات در سال های بعدی به شرح زیر است:
571 بار 1360، 476 بار1361 260 بار 1362، 246 بار 1363، 790 بار 1364، 962 بار 1365، 745 بار 1366 و پنج ماه پایانی جنگ (1367) 306 بار. شهرهای ایران در کل چهارهزار و 769 بار توسط رژیم بعث عراق مورد بمباران، موشک باران یا گلوله باران قرار گرفتند.
از آغاز تا پایان جنگ شهرها بالغ بر 127 شهر (به علاوه جزایر جنوبی کشور) مورد تهاجم قرار گرفتند. در بین این شهرها آبادان با بیش از یک هزار و هفده بار، بیش از همه مورد تهاجم واقع شد که در واقع این تعداد معادل 3/21 درصد از کل مجموع حملات به کلیه شهرهای کشور است. شهر اهواز با 316 بار حمله و 6/6 درصد از کل حملات به شهرها در درجه دوم قرار گرفته و سپس دزفول 241 تهاجم یا 1/5 درصد از کل حملات را تحمل نموده است. برخی دیگر از شهرهای ایران به ترتیب زیر هدف حملات هوایی قرار گرفتند. اراک 57 بار، ارومیه 77 بار، اسلام آباد غرب 112 بار، اصفهان 19 بار، اندیمشک 52 بار، بانه 76 بار، بروجرد 51 بار، بوشهر 42 بار، پاوه 35 باره، پیرانشهر 78 بار، تبریز 76 بار، تهران 92 بار، خرم آباد 140 بار، خرمشهر 128 بار، جزایر مختلف خلیج فارس 195 بار، زنجان 32 بار، سرپل ذهاب 67 بار، سردشت 99 بار، سنندج 61 بار، قم 67 بار، گیلان غرب 83 بار، مریوان 117 بار، همدان 109 بار، ایلام 177بار، میاندوآب 10 بار، نهاوند 44 بار و....
تعداد شهدا و مجروحین برخی از شهرها بر اثر حملات هوایی به شرح زیر است:
آبادان5073 نفر، اراک 895 نفر، ارومیه 1827 نفر، اسلام آباد غرب 1203 نفر، اصفهان 1650 نفر، اندیمشک 2484 نفر، اهواز 8253 نفر، بانه1270 نفر، بروجرد1922 نفر، بهبهان 1535 نفر، پاوه 696 نفر، پیرانشهر 1026 نفر، تبریز 905 نفر، تهران 2597 نفر، خرم آباد 2354 نفر، دزفول 5326 نفر، سردشت 1444 نفر، سنندج 1446 نفر، شیراز 858 نفر، قم 1841 نفر، کرمانشاه 6080 نفر، گیلان غرب 725 نفر، مریوان 1269 نفر، مسجدسلیمان 1803 نفر، میانه 768 نفر و ایلام3334 نفر؛ در مجموع 76 هزار و 873 نفر در اثر حملات هوایی عراق به شهرهای مختلف به شهادت رسیده و یا مجروح شدند.
63 درصد حملات هوایی توسط هواپیما، 9/4 درصد توسط موشک، 9/31 درصد توسط توپخانه انجام می شد. بر اساس حقوق بین الملل، اقدامات غیرانسانی رژیم بعثی عراق در آن سال ها می بایستی بی درنگ در سال 1359 توسط شورای امنیت سازمان ملل پیگیری و صدام به عنوان نقض کننده صلح بین الملل تنبیه می شد، اما حتی پس از صدور قطعنامه 598 و اعلام خاویرپرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل مبنی بر متجاوز بودن دولت عراق، پرونده این تجاوز عملاً تا سقوط صدام و دستگیری و محاکمه و اعدام وی مسکوت ماند.
صدام که انتظار چنین حمله بزرگی از سوی ایران را نداشت، دستور حمله به شهرهای ایلام، اسلام آباد غرب، گیلان غرب، مسجد سلیمان، اندیمشک، بهبهان و... را صادر کرد. وقتی فرماندهان ایران این شرایط را دیدند به مردم عراق اعلام کردند فقط شهرهای کربلا، نجف، کاظمین و سامرا امن هستند و از آن ها خواستند به شهرهای مذکور پناه ببرند.
اولین موشک شلیک شده توسط ایران، بانک هجده طبقه رافدین را در بغداد مورد هدف قرار داد. دومین موشک در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و حدود دویست نفر از فرماندهان عراقی را به هلاکت رساند. ادامه حملات موشکی ایران به بغداد باعث شد صدام از بغداد فرار کند.
آخرین و حساس ترین جنگ شهرها، حمله موشکی عراق به تهران و شهرهای مرکزی ایران بود. در این اقدام از تاریخ دهم اسفندماه 1366 موشک باران تهران آغاز شد و تا یازدهم اردیبهشت ماه 1367 ادامه یافت.
برگرفته از تارنمای پایگاه اطلاع رسانی حوزه